سلام و لبخند :)
دوشنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۳، ۱۰:۰۸ ب.ظ
اینکه بعد از نمیدانم چندماه و چند روز دوباره حال و هوای نوشتن به سرم زده،شاید به حس و حال رمق برانگیز برگ ریزان برمی گردد.راستش را بخواهید دلم برای نوشتن یک ذره شده و برای همه ی آدم هایی که منت می گذارند و می خوانند هم.اما شاید چیزی که مرا بیش از پیش از نوشتن دور کرد،مخاطبانم باشد.
"مستمع،صاحب سخن را بر سر ذوق آورد"...
نبودم و کسی سراغی از واژه های کهنم نگرفت...انتظار و توقعی نیست ... اما انگیزه ای هم نبود.
مخلص کلام ... دعا کنید نوشتنم مستدام باشد،چه اینجا چه هرجای دیگر.
روزهایتان مملو از مهربانی خدا.
"مستمع،صاحب سخن را بر سر ذوق آورد"...
نبودم و کسی سراغی از واژه های کهنم نگرفت...انتظار و توقعی نیست ... اما انگیزه ای هم نبود.
مخلص کلام ... دعا کنید نوشتنم مستدام باشد،چه اینجا چه هرجای دیگر.
روزهایتان مملو از مهربانی خدا.
- ۹۳/۰۷/۲۸
اینجا که نباشی بعد یه مدت از یاد می ری.
البته شاید خیلی ها بودن که میومدن ولی ارتباطات از یه طرف که قطع شد از اون طرفم دیگه خبری نیست.
ان شاءالله که حال خودتون و قلم تونم سر حال بشه، باشه
عاقبت بخیر باشید